۱۳۸۸ آذر ۲۱, شنبه

حرف هایی برای نگفتن...

راه باشد یا چاه

افتادن به اراده ی من نیست

نیفتادن نیز !

برگ

دل نمی کند از شاخه

اگر نخواهد

ـ خدایی که لای ورق های کهنه نفس می کشد ـ !


ارجاف:یادگاری از دوست بر یاد مانده ام "آرشام"

۵ نظر:

محیا گفت...

نه فقط دست من بر کاغذ که هیچ غبار ناچیزی، بی اراده اش یارای حرکت ندارد.....

کیوان گفت...

دخترک مُرد از این درد، خدا خواسته است
سوگواری نکن ای مَـرد، خدا خواسته است
..................
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

باران گفت...

سلام


زیبا بود
پیش ما بیا

مانی گفت...

راستش من خیلی خوشم نیومد ...
ولی از هیچی بهتر بود !!

آدم ساده گفت...

میخوانمت