۱۳۸۸ بهمن ۶, سه‌شنبه

می خوانمت ای آرزوی محال!!!

ای کاش زندگی چند دوره بود.حالا این آقاهه میگه دوبار*،ما میگیم اصلا هرچندبار شما بگین،فقط بیش تر ازیه بار.
اولین بار که متولد می شدی،می زیستی و می مردی.
باز بدنیا میومدی (حالا نخواستیم با همون دبدبه و کبکبه)ولی مثل همون موقع پاک.پاکِ پاک.
یه جورایی،ای کاش زندگی مداوم نبود.
یه جورایی،ای کاش زندگی "restart"می شد.
باشه اصلا مدتشم ما تعیین نکنیم.ولی ای کاش می شد.
حالا میدونی چرا؟
واسه اینکه بتونی درست درمون زندگی رو تجربه کنی.
یه بار بشی کوچه گرد عاشق.یه بار بشی ارباب مطلق "چرا"و"زیرا...".
یه بار واسه خودت زندگی کنی.یه بار واسه دیگران.
یه بار تو به کائنات دستور بدی.یه بار کائنات به تو.
یه بار....
یه بار.......
یه بار...........
فقط یه بار!


ارجاف1: آرزو تحت هیچ شرایطی عیب نیست.
ارجاف2:آرزو یعنی اینکه تو هنوز امیدواری و امیدواری یعنی؛تو ایمان داری،همین.



*:اشاره به فیلم"تنها دوبار زندگی می کنیم"

۹ نظر:

زهرا گفت...

سلام
من اول!!!
مژگان انسان یا همون خلیفه الله که ماها باشیم!!قدرت انجام همه این کارا که گفتیرو در یه بار زندگی کردن داره به شرطی که بدونه واسه چی اومده و حواسش به زمانش باشه.و الا خدا به اندازه کافی به همه وقت داده حالا یکی بلده ازش استفاده کنه یکی نه!!!

محیا گفت...

نمیدونم شاید حرفت درست باشه ولی من فکر میکنم با همین یه بارم میشه تمام این تجربه ها رو کسب کرد.اگر بیش از بکبار بود جریان لوس میشد.مزش به اینه که میدونی فقط یک باره و دیگه نیست....

آدم ساده گفت...

در دیارنا شیخی بود افضل.همه اورا به نیکی میشناختند.نام او مژگان بود اهل یار و غار اورا مامان موژی میناختند.اندر احوالات غریب او همین را گریم که در خرابه ای شکنا مگزید بعضا تا به حالات عرفانی رسیده و عزم خود را جزم مینومود که برسد به جد تا شاید ارجافی اضافه کن قطعا.آن خرابه را به خاطر اشتیاق بی مثالش علق اراجیف نامه گذاشت و در آنجا به چله نشست البته هنوز هم برای ما دلیل این کار شیخنا نامعلوم و عملش برما نا مانوس مینومد.شیخنا در لحظه ی مرگ وقتی حضرت جبریل براو وارد گشت و شیخ را در بستر چله در آن خرابه بدید دوبال خود محکم کرده دوبال از اسرافیل بپیچاندو الفرار.این است که شیخنا هنوز تکان نخورده و دیگر گرد پیری بر چهره اش نمینشیند.

مانی گفت...

حضرت سعدی میگه که ادم باید دو بار بدنیا بیاد یه بار برای تجربه اندوزی یه بار برای زندگی :d

زهرا گفت...

مژگان شما مگه نتت وصل نشده؟!
پس پست جدیدت کووووووووووووووو؟!!!ببین میخوای یه کاری کن وبلاگتو سالانه یا نیم سالانه یا نیم نیم سالانه بکن.هان موافقی؟!!!پیشنهاد خوبیه ها.فکراتو بکن.راستی امروز تو یونی همون دوستت که کپی جزوه رو گرفتی ازش بهت سلام رسوند.گفت بگم منم گفتم!!

زهرا گفت...

سلام
انقدر دیر به دیر آپ می کنی که من مجبور می شم تو یه پست سه تا کامنت بذارم!!!!
مژگان برررررررررردددددددددددددییییم
تبریک تبریک تبریک
راستی رفتیم بازیو از سلف ببینیم آقاهه تو سلف نذاشت الکی گفت تلویزیون خرابه!!!:-(

مانی گفت...

آپیم !

مانی گفت...

آپ که نمی کنی ...

سر هم که نمی زنی !

عجبا !

محیا گفت...

تو چرا آپ نمیکنی؟؟اگه نمیدیدمت فکر میکردم بلاملایی سرت اومده...