چه بگویم؟سخنی نیست.
می وزد از سر امید،نسیمی
لیک،تا زمزمه ای ساز کند
در همه خلوت صحرا
به رهش
نارونی نیست.
چه بگویم؟سخنی نیست ....
-یادت سبز،شاملو!!!
ارجاف 1،2،3،4،.....:بازار حوصله داغ نیست این روزها.می دانی که...؟؟؟
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۲ نظر:
می دانم!!!!
از انسانها غمي به دل نگير؛ زيرا خود نيز غمگين اند؛ با آنکه تنهايند ولي از خود ميگريزند زيرا به خود و به عشق خود و به حقيقت خود شك دارند؛ پس دوستشان بدار اگر چه دوستت نداشته باشند...! **دکتر علي شريعتي
حرفی ندارم که بگم فقط اومدم حضورم رو ثبت کنم
زیبا بود
ارسال یک نظر